زهـــــــــرا میان کوچه زمین خورد ؛ یاعلی...
یا زهـــــرا(س)....
از این که نمیتونم زیاد بهتون سر بزنم ببخشید
البته حتما جبران میکنم و از مطالبتون استفاده میکنم
یا زهـــــرا(س)....
از این که نمیتونم زیاد بهتون سر بزنم ببخشید
البته حتما جبران میکنم و از مطالبتون استفاده میکنم
یَابنَ الحَسَن
دوریت درد بی درمــــانی است
امروز جمعــه نیست ؛ امّــــا دلم برایت تنگــــــــ شدهـ است ...
دلــــم گرفتـهـ آقــــا....چیـزی نگــویـم بهتـر اسـت!
الا که صاحب عزای تمام غــم هایی
دوباره فاطـــمیه آمــده؛ نمـــی آیی؟
به ما نگاه کن ای ســـاحل نجات بشـــر
تو را طلـــب کند این دیده هــــای دریایی
کجـا سیاه، به تن کرده ای غـــریبانه
کجـا به سینه خود می زنی به تنهــایی
کجـا شبیه علـی سر به چـاه غــم بردی
کجـا شبیه علـی روضـه خوان زهـــرایی
نمازهایم اگر "نمــــاز" بود که موقع سفر، ذوق نمی کردم از شکسته شدنش!
نمازهایم اگر نمـــــاز بود که رکعت آخرش این قدر کیف نداشت!
اگر نمازم نمـــــاز بود، تبدیل نمی شد به یک فرصت طلایی برای خلق ایده های
بکر!!
تبدیل نمی شد به مناسب ترین زمان تحلیل رفتار فلان همکار!
تبدیل نمی
شد به ماشین حساب!!
نه!!
نمازهایم"نمــــاز" نیست.
اگر نمــــاز بود، یک "کارواش قوی" می شد و با فشار می شست از دلم همه ی سیاهی ها را، لکه ها را.
اگر نمــــاز بود، می شد "کیمیا" و مس وجودم را تبدیل می کرد به طلا...
اگر نمازم نمــــاز بود،
می شد پل، می شد پناهگاه، می شد دارو، می شد مرهم، می شد درمان،
می شد میعادگاه، می شد دانشگاه....
خدایا:
بر من منت بگذار و کاری کن نمازهایم، "نمــــاز" شود....فقط همین !
ولادت پرفروغ تابنده کوثر،
بانوی فصاحت و اعجاز، حضرت زینب(س) مبارک باد!
سلام دختــــــــــــر حیدر شریکه الارباب
بزرگــ زادهـ بیا و گــــدای خــود دریاب
کســی کهـ دست توســل بر این ســـرا بزند
قـــدم بهـ وادی ممنـــوعه ی خـــــدا بزند
حــــرام باد بهـ هر عاشقی کهـ بی اذنــــت
قـــدم برای زیـــارت بهـ کـــــــــربلا بزند
تو آمدی که بگویی برای قرب خـــــــــــدا
وجود خویش فــــدا می کنم بهـ نام حسین
دمشق و کـــــــــربلا هر دو تربت عشـــــــق است
شــــــــب ولادت تو وقت صحبت عشـــــــــق است
مهدی جان !
دردهای زیادی است که به آنها وعده داده ام با آمدنت علاج می شود.
جمعه ها دم غروب وقتی آسمان از اندوه نیامدنت
دوباره مثل صدها سال دیگری که خون گریسته است
اشک سرخ می بارد به خود می گویم :
" آقایم باز هم نیامد....."