๑°•عطـــــرخـــــاکــــ •°๑

ســــــٱئڵ ګـۇې تۅٱم یٲزۿـــــــړٲ

๑°•عطـــــرخـــــاکــــ •°๑

ســــــٱئڵ ګـۇې تۅٱم یٲزۿـــــــړٲ

๑°•عطـــــرخـــــاکــــ •°๑

*
*
م‍ ‍ا ز ن‍ ‍د ه ‍ ب‍ ‍ه ‍ آن‍ ‍ی‍ ‍م ک‍ ‍ه ‍ آر ا م ‍ ن‍ ‍گ‍ ‍ی‍ ‍ر ی‍ ‍م
م‍ ‍و ج‍ ‍ی‍ ‍م ک‍ ‍ه آس‍ ‍و د گ‍ ‍یِ م‍ ‍ا ع‍ ‍د م م‍ ‍ا س‍ ‍ت
.
.
.

آخرین نظرات

از دوست یک اشارت از ما به سر دویدن..

پنجشنبه, ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، ۰۲:۳۹ ق.ظ

بازم اربعین.. و من هنوز اینجام، پشت این دیوارِ حسرت.. نمی‌دونم چطور بگم، ولی قلبم داره از جا کنده می‌شه. این همه سال گذشت، من هر بار گفتم سال دیگه حتما میطلبه..

نمیدونم اون چیه که مانع اومدنم شده!...فکرش داره داغونم میکنه ومن به هیچ نتیجه ای نرسیدم...

تقصیر منم هست، کم گذاشتم ...بخدا که کم گذاشتم...من مدیون دلمم...میدونید! من عادت ندارم‌چیزی رو به زور بگیرم.یا بدون دعوت تاحالا جایی نرفتم ،میگم شاید طرف راضی نباشه اصلا! چرا مجبور کنم طرفو...؟؟؟

میگم نکنه باید مثل حضرت یعقوب اسماعیلمو قربانی کنم؟ یعنی باید چیکار کنم؟؟

میگم که خودمونیم، اگه امسال خدایی نکرده آخرین اربعینمون باشه من جواب دلمو چی بدم؟

وضعیت منطقه که اصلا مشخص نیست !ماکه ازفردای خودمون خبر نداریم...مثل دوران کرونا زبانم لال، اگه‌راه کربلا بسته بشه چی؟

اگه اینطور باشه، من چطوری این رو به دلم حالی کنم؟ 

من اصلا دنبال ثوابش نیستم...میخوام فقط دلم آروم بشه..

بقول مداح ( حیفه آدم بمیره تو حسرت کربلا...)

قربونت برم‌آقا،خبر داری سنم داره میره بالا؟ 

اصلا خبر داری منم هستم؟؟؟؟؟ میبینی منو؟؟

دوران مدرسه تو‌کلاس بعضی معلما با بعضی بچه ها خیلی صمیمی بودن، همش بااونا حرف میزدن و هرچی می شد به اونامیگفتن وحتی شوخی میکردن باهاشون...من اینقدر خجالتی بودم درعین حال بچه زرنگ کلاس، ولی هیچ وقت نتونستم یکاری کنم که بامنم همونطور رفتار کنن  نشد به چشمشون بیام، حتی با نمره های بالا.....حالا که نمره هام پایینه !!چرا هرکاری میکنم  به چشمت نمیام؟؟؟ 

.

.

.پ‌ن: ببخشید که متن آشفته ست!هذیون میگم ...منو تا اربعین تحمل کنید.

خوب میشم

۰۴/۰۵/۱۷
سائل الزَّهرا♡

حسرت

عشق

عطرخاک

کــــــربلا

نظرات  (۸)

دیگه نمی کشم 

دیگه نمی‌تونم بند شم

امروز نشستم سریال دیدم تا از سرم بپره و یادم بره 

چند ساعتی خودم رو مشغول کردم اما

نمی تونم 

نمیخوام که بتونم 

دیگه حالم دست خودم نیست 

من نباید جا بمونم....

پاسخ:
این شبهای منتهی به اربعین، شبهای بغضه..
شبایی که دنبال یه بهونه ای برای زار زدن
مثل همون بچه که یه چیزی میخواسته و واسش نخریدن...

امروز دوساعت تنهابودم توخونه، دوساعت رو زار زدم

ناامید نباش عزیزم، هنوز دیر نشده
میفهمم حالتو💔

رفتم سایت خرید بلیط هواپیما 

ظرفیت‌ها تکمیله خب

اکانت ساختم 

زدم موجود شد خبرم کن

که چی؟ 

من که نه پولشو دارم نه مجوز خروج از کشور رو نه شرایطش رو نه هیچی

پوف...

نه

فردا برم یه چادر بخرم ، یه عبا 

لازم میشه خب 

خدا بزرگه 

ایشالا جور میشه همه چی...

پاسخ:

بیا بغلم باهم گریه کنیم...

سلام

اینشب های منتهی به اربعین همینه...

یکی نمی دونه چرا طلبیده شده و یکی نمی دونه چرا طلبیده نشده...

پاسخ:
:(


سلام
زیارت روزیتون ان شالله
۱۷ مرداد ۰۴ ، ۱۲:۲۰ 💕 پسر خوب 💕

چه دلای با حالی دارین....

خدا حفظتون کنه...

من هیچ درکی ندارم از حرفاتون

پاسخ:
دعا میکنم خدا شما رو به عشق امام حسین ع مبتلا کنه، مبتلایی که مایه سعادتتون باشه.
۱۷ مرداد ۰۴ ، ۱۲:۲۱ 💕 پسر خوب 💕

من هنوز فرهنگشو ندارم که با فرمون امام حسین (ع) رانندگی کنم....

پاسخ:
ان الحسین مصباح الهدی وسفینة النجاة
۱۸ مرداد ۰۴ ، ۰۲:۱۵ سائل الزَّهرا♡

من مانده ام

وبغضی که هرشب تا کربلا پیاده میرود...

سلام

یادمه اولین باری که رفتم پیاده روی اربعین هیچ امیدی نداشتم ک بشه 

دانشجو بودم و تنها 

مامانم تو کاروانی ثبت نام کرده بودن ک دیگه ظرفیت نداشت و کاروانای دانشگاه هم پر شده بود 

ولی مامانم رفت گذرنامه مو داد برام ویزا بگیره 

هر چی گفتم وقتی شرایط جور نیست چرا این کارو می‌کنی ؟ گفت تو هر کاری از دستت برمیاد انجام بده شاید دیدی جور شد! و دقیقا فرداش ی کاروان بسیج دانشجویی پیدا شد ک هنوز جای خالی داشت و من دقیقا وقتی گذرنامه رسید راهی راه آهن شدم...

 

قربون این دل شکسته تون...

مطمئن باشید همه رو میبینن 

همه اشکاتون همه وقتایی که میشینید مداحی گوش میکنید تا بلکه دلتون آروم بگیره ....

ناامید نشید

همیشه همه تلاشتونو بکنید 

با وجود همه شواهدی ک میگن نمیشه ...

بالاخره میشه ...

 

پاسخ:
سلام
بله همینطوریه دعوت آقا

درسته ..گذرنامه مامانم اولین باری که میخواستن برن کربلا، دوساعت بعداز حرکت کاروان رسید ،نتونستن برن...سال بعدش ازهیچی خبر نداشت از اقوام زنگ زدن گفتن برا دونفر جاهست میرید؟درحالی پول سفر رو نداشتن خدا براشون جور کرد و رفتن..
من اونجا فهمیدم اگه بخواد حتما دعوت میکنه
به امام حسین گفتم خودت میدونی چقدر عاشق خودتو کربلاتم ولی هروقت صلاح دونستی دعوتم کن من به زور نمیام
ولی امسال سعی خودمو میکنم التماسش میکنم که دعوتم کنه

خدانکنه عزیزم سلامت باشین ان شالله
خیلی ممنونم از محبتتون♡

منم همیشه میگم هر چی خودشون صلاح بدونن... شاید آدم بره زیارت ولی قلبش اونجا حضور نداشته باشه

مهم اتصال ب حضرته 

مهم اون ارتباط قلبیه

اویس هم هیچ وقت حضرت رسول رو ندید ... 

 

با همه اینا آدم بعضی وقتا دیگه واقعا کم میاره 

واقعا نمیتونه ادامه بده اگه یک بار دیگه نره تو حرمشون نفس بکشه...

برای همینه ک ب قول شما باید التماس کنیم ...ازشون بخوایم ک‌ ما رو هم بطلبن...

پاسخ:
بله ، به قول مهدی رسولی چه کعبه رفته ها که حاجی هم نمیشن و چه کربلا نرفته ها که کربلایین



من الان توهمین شرایطم ،دیگه کم آوردم...
دلم میخواد برم بین الحرمین بشینم و فقط نفس بکشم
همیشه زیارت لازم که میشم میرم درخونه امام رضا التماسش میکنم ،قربونش برم خیلی زود جوابمو میده و دعوتم میکنه


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">