๑°•عطـــــرخـــــاکــــ •°๑

ســــــٱئڵ ګـۇې تۅٱم یٲزۿـــــــړٲ

๑°•عطـــــرخـــــاکــــ •°๑

ســــــٱئڵ ګـۇې تۅٱم یٲزۿـــــــړٲ

๑°•عطـــــرخـــــاکــــ •°๑

*
*
م‍ ‍ا ز ن‍ ‍د ه ‍ ب‍ ‍ه ‍ آن‍ ‍ی‍ ‍م ک‍ ‍ه ‍ آر ا م ‍ ن‍ ‍گ‍ ‍ی‍ ‍ر ی‍ ‍م
م‍ ‍و ج‍ ‍ی‍ ‍م ک‍ ‍ه آس‍ ‍و د گ‍ ‍یِ م‍ ‍ا ع‍ ‍د م م‍ ‍ا س‍ ‍ت
.
.
.

آخرین نظرات

۳۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عطرخاک» ثبت شده است

می‌گفت: تو عراق بپرسی داروخونه کجاست؟

می‌برنت حرم حضرت عباس 

ای جان دلم♡

میدونم که برحقیم و حق همیشه پیروز است  ولی آقا جانم این روزها هوای مارو داشته باش..

دیشب که رفتیم بیرون کمی حال وهوا عوض کنیم ، شهر رنگ وبوی محرم به خودش گرفته بود. علم ها برپاشده بود.. خیلی حس آرامش میداد.منم که دلم نازک ، زود میلرزه ،اشکم دراومد.

:'(

خدا به خانوادم رحم کرد که من پسر نشدم

چون یه شوری توسرم بود وهست که نمیتونستم جلوشو بگیرم ،حتما خون به جیگر مامانم میکردم :)  دورازجونش♡

مثل پسربچه های زمان جنگ تحمیلی ،منم حتما زورکی میرفتم سوریه مدافع حرم بشم البته اون موقع تقریبا۲۰ سالم بود. ( خیلی ارادت خاصی دارم به این فضاها :)

از بچگی عاشق فیلمای دفاع مقدس بودم.

حیف شدم واقعا =)

۹ ۰۱ تیر ۰۴ ، ۱۰:۴۲
سائل الزَّهرا♡

چرا اینقدر حافظه م ضعیف شده؟

نیم ساعته زل زدم به صفحه خالی دارم فکر میکنم ببینم برای چی این صفحه رو باز کردم ومیخواستم چی بنویسم!!!

:')

*بحث درمورد وطن فروشی بود

میگفت فقر باعث شده که برخی به آمریکا پناه ببرند و دست به وطن‌فروشی بزنند! طرف بخاطر چند میلیارد قبول کرده داخل کشور جاسوسی کنه. میگفت  در زمان امام حسین ع هم مردم امام حسین‌ رو به چند سکه فروختند!

گفتم واقعا این تو مغز من نمیگنجه .اصلا امکان نداره که یکی بخاطر فقر یا گله مندبودن از اوضاع کشور، وطنش رو بفروشه! بحث امام حسین کلا فرق میکنه قضیه ش.

وطن یعنی ناموس، وطن یعنی مادر ، وطن پاره ی تن است و مقدس!

چطور میتونی ناموستو بفروشی؟ به کدوم نقطه از زندگی رسیدی که هموطن خودت رو فروختی؟ هموطنت رو به چی فروختی؟

.

اینجاست که وجدان و شرافت انسانی، در برابر این منطق مادی‌گرایانه قد علم می‌کنه.

.

فروختن عزت، شرف و هویت ملی به بهای چند سکه، نه تنها راه‌حلی برای فقر نیست، بلکه عین اینه که داری خودتو پرت می‌کنی تو یه دره‌ای که دیگه برگشتی نداره. تهش جز خفت و پشیمونی چیزی گیرت نمیاد. 

فقر ممکنه امتحان سختی باشه، اما هرگز توجیه‌کننده خیانت به ارزش‌های والایی چون میهن و هم‌نوع نیست.

.

(چون عزت، نه در ثروت، که در شرف و پایداری در برابر وسوسه‌ها نهفته است)

۴ ۲۷ خرداد ۰۴ ، ۰۲:۰۸
سائل الزَّهرا♡

جان من فدای نگاهتون ،خداروشکر که سایه تون بالای سرماست♡

 اَللّـٰهُـمَّ احْفَظْ سِیِّدِنٰا وَ قٰائِدِنٰا وَ وَلیِّ اَمْرِنٰا اِمٰامَ الْخٰامِنِہ ای

ذرّه ذرّه موی سپیــد کـردی

تا قد کشیـد و بـزرگ شـد ایـران اسلامـی….

ذرّه ذرّه از پـوست و گوشتِ تــن مایـه می گذاریـم

تا کسی یکــ بــرگ از درختِ انقلاب را نچینــد

دشمنان ومنافقان وفتنه گران بدانند که ولایت ،خط قرمز ماست

وای به حالتان اگر از آن عبور کنید!

۶ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۰۴ ، ۱۹:۳۶
سائل الزَّهرا♡

 لازم دونستم چند سطری درباره‌ی رخداد دیروز بنویسم. هرچند نمی‌دونم چطور و از کجا شروع کنم.

تقریباً همه در جریان اتفاق ناگواری که برای الهه حسین‌نژاد، دختر سرزمینمون، رخ داده هستید.

خیلی خیلی ناراحت شدم ، مخصوصا برای مادرش ..مسلمان نشنود، کافر نبیند

.

.ولی خدایی عجب سوژه‌ای گیر یه سری آدم فرصت‌طلب افتاده!

طرف نوشته :درتاریخ بنویسید که زیر سایه حکومت علی چه ها برسر این مردم نیامده!

آخه من چی بگم بهت؟چه ربطی به حکومت امام علی داره؟

باور کنید نصف بیشتر اینایی که از الهه مینویسن نه از روی همدردیه نه دغدغه مردم رو دارن!

.

اینا دارن از آب گل آلود ماهی میگیرن!

اینا میخوان ضربه بزنن به کشورمون! مثل قضیه مهسا امینی.

میخوان بگن ایران امنیت نداره!

مگه همچین اتفاقی فقط تو ایران میفته؟ یه کم تحقیق کنید آمار میاد دستتون.

.

.

وقتی پلیس مملکتشون رو زنده زنده آتیش زدن به فکر امنیت نبودن؟

وقتی شعار زن زندگی آزادی سرمیدادن و زنان رو به بیحجابی تشویق میکردن، به فکر امنیت نبودن؟

لطفا اینقدر خود تحقیر نباشیم!

۴ ۱۷ خرداد ۰۴ ، ۰۲:۳۳
سائل الزَّهرا♡

همیشه یه نوستالژی شیرینی توی دلمون داریم برای گذشته. من که کافیه یه نشانه ریزی ببینم خیالم پر میکشه  میره تو کوچه ای که بیست سال پیش دختروپسر باهم توش وسطی و‌هفت سنگ و...بازی میکردیم.هنوزم صدای خنده هامونو میشنوم.چقدر دلتنگ اونروزا شدم.

اما واقعا گذشته اونقدرهاهم بی نقص بود؟

اینکه واقعا خوش بودیم؟ ارزش داره هر از چندگاهی مثل افسرده ها فکرت بره تو اون کوچه؟

راستشو بخوایین اصلا هم خوب نبودا...یادم که میوفته افسردگی میگیرم:)

قرار بود متن احساسی و جدی باشه🤭 

شبا که از ترس نمیتونستم بخوابم.یه زیر زمین داشتیم که همش تو خواب اونجا گیر میوفتادمو کمک میخواستم.

یه پنجره بزرگ داشتیم که وقتی باد میوزید همش صدا میداد و منم چشممو ازش برنمیداشتم تا اگه کسی بود حتما ببینمش🙃

یه پنجره طور هم بالای سقف همه خونه ها بود که همش میترسیدم یکی ازاونجا بیاد پایین:))

فیلمها وکارتون های ترسناکشو که دیگه نگم، الانم بخوام نگاه کنم یه هفته حالم نمیاد سرجاش.

حیاط بزرگ و پراز درخت و زل زدن به درخت و...سرویس گوشه حیاط که باید اسنپ میگرفتی میرفتی.

حالاهمینارو با زمان الان مقایسه کنید.

خیلیه ها ،گفتم زیاد میشه و از حوصله خارج 😊 خودتون در جریان هستین که چه نسل مظلمومی هستیم ماا

درمورد دردسرها و اذیتهای کلی هم اگه بخوام بگم

پنکه ،نفت برای بخاری ،نوارکاست وخودکار کنارش  وکارت تلفن و کلی وسایل دیگه که الان گوشی جای همشونو گرفته.

افکارم از گذشته کلا بهم ریخت

انگار ما یه جور آلزایمرِ انتخابی گرفتیم! یعنی فقط اون تیکه های خوبِ گذشته رو یادمون میمونه، تیکه های بدشو کلاً فراموش میکنیم!

حالا این وضعیت من بود ،شاید شماها اینطوری نبودین:))

باید کاری کنیم که هم از گذشته درس بگیریم و هم از امروز لذت ببریم.

گذشته زیاد هم خوش خوشان نبود الکی وقتتو برای حسرتش هدرنده.

۶ ۰۵ خرداد ۰۴ ، ۰۹:۳۵
سائل الزَّهرا♡

یک سال گذشت ونبودنت رو بیشتر وبیشتر به رخمان کشید...

.

تو مهمونی بودم ،گوشیم زنگ خورد وهمسرم پشت خط بود

با استرس ازم خواست بزنم شبکه خبر

گفت من دسترسی ندارم به رسانه

ببین خبر سقوط بالگرد رئیسی درسته؟

شبکه خبر شبکه چند بود؟!

دختر صاحب مهمونی کنترل رو گرفت وکمکم کرد 

زیر نویس رو دیدم سعی کردم جلوی بغضمو بگیرم، آخه تا تهش رفتم...

.

و اون دونفری که جلوی من ازخوشحالی رقصیدن ...

.

.

.

دلم برای رئیسی سوخت...

آره آقاجان ،دورتون بگردم دل ماهم برای رئیسی سوخت...

سید عزیز حلالمون کن

۴ ۳۰ ارديبهشت ۰۴ ، ۱۰:۵۸
سائل الزَّهرا♡

ماه رمضون بود داشتم تو اینستا چرخ میزدم که یه لحظه بایه پستی مواجه شدم ،که

میگفت انسانها قبل از به دنیا اومدن خودشون انتخاب میکنن که کی باشن و کجا باشن!

۵ ۱۷ ارديبهشت ۰۴ ، ۲۳:۰۰
سائل الزَّهرا♡

درست هفته پیش همین موقع درتکاپو بودم

استرس زیادی داشتم جوری که روزی سه ساعت بیشتر نمیخوابیدم...

شده احساس کنید که روحتون خسته شده نه جسمتون؟ من همین حس رو داشتم...

۴ ۰۶ ارديبهشت ۰۴ ، ۱۲:۰۰
سائل الزَّهرا♡


اسماء آب مے ریخت و دست هاے علے (ع) بہ سستے روے پیڪرِ نحیفِ طاهرہ اش بہ بهانہ ے غسل،عدوات را جستجو مے ڪرد...
ڪاشانہ اش چون چشمانش ڪم نور بود و بے فروغ.
خون،اشڪ مے شد و از گوشہ ے چشمانِ اطهرش چِڪہ...
ّبغض ها،اشڪ ها،فریادها و عشق ها حبس شدہ بود در سینہ اش.
اسما مے دید ڪہ چشمانِ دلتنگ حیدر آیات قرآن را تلاوت مے ڪنند!


_یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّآ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ...
اے ڪسانے ڪہ ایمان دارید،بہ خانہ ے پیامبر وارد نشوید،مگر این ڪہ بہ شما اذن دادہ شود...

۷ ۰۹ بهمن ۹۸ ، ۱۱:۰۱
سائل الزَّهرا♡

.رهبرم سلام

نمازت قبول...

چه کردند بادلت که اینگونه اشک هایت میریزد

چه کردند که مابین نمازت مکث میکنی و بغض هایت را میخوری

چه کردند با مولایمان که اینگونه بالای سر علمدارش اشک میریزد

۱۶ دی ۹۸ ، ۱۲:۱۷
سائل الزَّهرا♡

کارت بانکیم رو به فروشنده دادم ومنتظر شدم تاکارت بکشه.

ولی درکمال تعجب دستگاه پیام داد:موجودی کافی نمیباشد!

امکان نداشت!خودم میدونستم که اقلاً سه برابرمبلغی که خرید کردم در کارتم پول دارم.

با بی‌حوصلگى از فروشنـده خواستم که دوباره کارت بکشه و این بار پـیام آمد: "رمز نامعتبر است". این بار فروشنده با بی‌حوصلگى گفت: لطفا نـقداً پرداخت کنید، پول نقد همراهتون هست؟ فکر کنم کارتتون رو پیش موبایلـتون گذاشتین کلاً سوخته.. در راه برگشت به خانه مرتب این جمله ى فروشنـده در سرم صدا میکرد؛ "پول نقد همراهـتون هست"؟ . . خدایـــااا... 

ما در کارت اعمالمان کارهاى بسیارى داریم که به امید آنها هستیم مثلاعبـادت هایى که کردیم ،دستگیرى ها و انفاق هایى که انجام دادیم و ... 

نکند در روز حساب و کتاب بگویند موجودى کافى نیست و ما متعجبانه بـگوییم: مگر می‌شود؟ این همه اعمالى که فکر می‌کردیم نیک هستند و انجام دادیم چه شد؟! 

و جواب بدهند: اعمالتان را در کنار چیزهایى قرار دادید که کلاً سوخت و از بین رفت... ! کنار «بخل» کنار «حسد» کنار « ریا» کنار «بى اعتمادى به خدا»، کنار «دنیا دوستى» ، کنار خودبینی ها خودپسندیها، غیبت ، دروغ، افترا و.....

نکند از ما بپرسند: نقد با خودت چه آورده‌اى؟ و ما کیسه‌هایمان تهى باشد و دستانمان خالى .. . "خدایااز تمام چیزهایى که باعث از بین رفتن اعمال نیکمان می شود به تو پناه می‌بریم... 


پ.ن:با عرض سلام و ادب و احترام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات همسنگران گرامی
خیلی مچکرم که دعا کردین زود بیام سروبلاگシ 
هرکی ندونه فک میکنه وبلاگ نویس ووبگرد چیره دستم.هرروز هم فعالیت دارم وخواهم داشت✘
خیلیاتون شاید بهتر بدونیدودرکَم کنید که دوری از این فضا اندکی یا شایدهم زیاد اثر داره در رفتارمون..دور که میشی بعضی چیزا فراموشت میشه...
ان شالله که بدونیم کجا قدم میگذاریم و چی میخونیم،تا اثر عکس نزاره روی رفتارمون
.....................................................
یک روز بیشتر تا شبـــھاے عزیز قدر نمانده
مارو از دعاهاے خیرتون بی نصیب نگذارید
دعاے فـــرج هم فراموشتان نشود✓
یاعلــــے

۵ ۰۲ خرداد ۹۸ ، ۱۲:۴۷
سائل الزَّهرا♡