دوشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۱۰:۵۸ ق.ظ
جبران نمیشوی...
یک سال گذشت ونبودنت رو بیشتر وبیشتر به رخمان کشید...
.
تو مهمونی بودم ،گوشیم زنگ خورد وهمسرم پشت خط بود
با استرس ازم خواست بزنم شبکه خبر
گفت من دسترسی ندارم به رسانه
ببین خبر سقوط بالگرد رئیسی درسته؟
شبکه خبر شبکه چند بود؟!
دختر صاحب مهمونی کنترل رو گرفت وکمکم کرد
زیر نویس رو دیدم سعی کردم جلوی بغضمو بگیرم، آخه تا تهش رفتم...
.
و اون دونفری که جلوی من ازخوشحالی رقصیدن ...
.
.
.
دلم برای رئیسی سوخت...
آره آقاجان ،دورتون بگردم دل ماهم برای رئیسی سوخت...
سید عزیز حلالمون کن
۰۴/۰۲/۳۰
همکارای منم می خندیدن
ولی شوکه بودن
بعدم که پزشکیان رای آورد گفتن خودشون کشتن اونو خودشون اینو آوردن الکیم به ما جو دادن بریم رای بدیم که اون یکی رای نیاره!!!@